اكسپرسيون رنگ ، شناخت رنگ
آيا تاكنون به تاثير رنگ ها بر روان انسان انديشيده ايد؟ تاثيرات ناخودآگاهي كه رنگ ها بر روح و روان انسان دارند باعث مي شوند كه با ديدن هر رنگ حس متفاوتي را تجربه كنيد. اكسپرسيون رنگ به اين معنا است. در اين مقاله سعي مي كنيم شما را با رنگ ها و تاثيرات هريك آشنا كنيم. اين بحث يكي از بحث هاي جالب در آموزش نقاشي است. در مقالات گذشته ما درباره اصطلاح مرتبط ديگري به نام امپرسيون يا برداشت لحظه اي رنگ صحبت كرديم. اگر دوست داشتيد مي توانيد مطالعه كنيد.
اكسپرسيون رنگ يا احساسي بودن آن
در بحث اكسپرسيون رنگ بايد بدانيم كه مشاهده و فعل و انفعالات بصري ، در چشم سبب وقوع فرآيندهايي در روان انسان مي شود. اين واكنش ها كه بعد از مشاهده ي رنگ اتفاق مي افتد، بر كليت روان انسان تاثير ميگذارد .
گوته هم در باب زيباشناسي و رنگ شناسي مطالبي گفته است كه براي هنرمندان رنگ شناس بسيار بارزش است.هر كسي مي داند كه رنگ ها بر انسان اثر عميقي دارد، چه آگاهانه و چه بي خبر .
حال ، خاطره ي جالب از كتاب رنگ ايتن، را برايتان مي گويم :
يك بازرگان عده اي را به شام دعوت كرد. هنگامي كه مهمانان وارد سالن شدند ، بوي مطبوعي همه ي فضا را در برگرفته بود.ميهمانان به دور ميز رفتند و ابتدا فضاي سالن با نور قرمز رنگين شد. گوشت هاي پخته خوشمزه و لذيد به نظر مي رسيد. غذاها دلچسب تر شده بودند. اسفناج به رنگ سياه درآمده و سيب زميني هم قرمز رنگ شده بود .
ناگهان نور قرمز تبديل به نور سبز شد . همه چيز يكدفعه در سالن دگرگون شد ميهمانان با تعجب به ميز غذا نگاه مي كردند. كباب ها گنديده به نظر ميرسيد و سيب زميني آن رنگ مناسب و خوب را ديگر نداشت . همه با ديدن اين رنگ و شكل ها اشتهاي خود از دست داده و ديگر ميلي به خوردن غذا نداشتند .
در اين موقع، ناگهان نور زرد همه ي فضا را بار ديگر عوض كرد . رنگ شرابي تبديل به رنگ روغن كرچك شد. ميهمانان پريشان و متعجب شدند.حتي تعدادي از خانم هاي حساس، سالن را ترك كردند. با اينكه همه اطلاع داشتند تمام اين تغييرات ناشي از تغيير رنگ هست، هيچ كس ميل به غذا نداشت .
و در آخر ، صاحب آن جا چراغ سفيد را روشن كرد و دوباره همه چيز مثل اول شد و مهمانان آرام شدند و همانند قبل شادي و نشاط خود را به دست آوردند.
اين آزمايش به خوبي نشان داد كه چقدر رنگ ها بر روي انسان ها اثر گذار است و چه بخواهيم و چه نخواهيم ما را متاثر ميكند. پس قطعا ، رنگ ها تاثير ژرفي بر اعصاب و حالات رواني مي گذارد. رنگ آبي تيره درياها و كوهستان ها كه در فاصله ي دور قرار گرفته اند ، ما را شيفته ي خود مي كند و به وجد مي آورد ، ولي اگر در اتاقمان همان رنگ آبي را استفاده كنيم ،مرموز و بدون روح و هراس انگيز مي شود.
رنگ ها نمايانگر چه حسي هستند؟
اكسپرسيون رنگ به حسي كه رنگ ها به ما مي دهند مي پردازد. وقتي رنگ آبي روي پوست بازتاب ميشود، پوست حالت رنگپريده به خود مي گيرد. رنگ آبي آسمان آفتابي حس فعال و جان بخش برايمان دارد ، در صورتي كه رنگ آبيِ مهتابي با اثر آرام ، باعث از بين رفتن مقاومت مي شود و حس دلتنگي را به گونه اي آرام به وجود مي آورد. قرمزي چهره علتش خشم ، غضب ، طغيان، هيجان و تب مي باشد.
هرچند كه رنگ هاي آبي، سبز يا زرد در حالت عادي شكلي از بيماري را ندارند ، اما همين رنگ ها در صورتي كه بر صورت انسان تابيده شود ، حالت بيمارگونه را تداعي مي كند.
قرمزي آسمان نشانه ي طغيان و هواي متلاطم است و آسمان آبي و سبز و زرد روشن، آرامش بخش است.
بعد از رنگ ها به فصل ها مي رسيم كه هر فصلي با رنگ هاي خاص خود، تركيب ويژه اي دارد .همانطور كه در شكل مي بينيد رنگ هاي روشن و درخشاني به كار برده شده است .
رنگ ها نماينگر دوران جواني و روشني و درخشندگي طبيعت بهاري مي باشد . زرد كه جزو روشن ترين رنگ هاست ، در كنار سبز زرد تقويت شده، رنگ هاي بهاري هستند. صورتي كم رنگ و درجات مختلف آبيِ روشن، رابطهٔ آن ها را محكم و تركيبشان را بهتر كردند . زرد روشن ، صورتي و بنفش كم رنگ شكوفه هاي بهاري را نشان مي دهد.
بهار نشانه ي كمال و رشد طبيعت در تابستان مي باشد. اگر علاقه مند باشيد مي توانيد از مقاله جامع در مورد رنگ شناسي در نقاشي بازديد نماييد.تضاد رنگ بهاري با رنگهاي پاييزي
در شكل بعدي مي بينيم كه رنگ هاي بهاري با رنگ هاي پاييزي كاملا تضاد دارند. در پاييز سبزي گياهان مرده و خاموش ،به قهوه اي تيره يا بنفش گرايش دارد.در تصويري ديگر مي بينيم كه در تابستان تنوع فرم و رنگ بيشتري دارد و به نهايت غلظت و پررنگي و شكل پذيري مي رسد. همانطور كه مي دانيد گرما در اين فصل زياد مي شود و رنگ هاي فعال نمايان مي شوند.
كه نشان دهنده ي تكامل رنگ هاي تابستان و كنتراست شديد رنگ هاي اصلي و مكمل هست.
در شكل آخر زمستان فصل تحرك نيروهاي دروني زمين مي باشد. براي نشان دادن اين فصل نيازمند رنگ هايي هستيم كه داراي جنبشي دروني بوده، شفاف و رقيق باشند. اين شكل مي تواند رنگ هاي مسلط زمستاني را به شما نشان دهد.
اين چهار تصوير كه نشانگر تغييرات اساسي طبيعت و جلوه هاي متفاوت رنگي مي باشد . بايد تمام رنگ ها را با دقت شناخت و درك كرد. اگر براي شناخت رنگ ها از ذوق و سليقه ي شخصي استفاده كنيم از شناخت و درك واقعيت محروم مي شويم.
شناخت رنگ زرد
در بحث اكسپرسيون رنگ به شناخت رنگ زرد مي پردازيم. زرد، روشن ترين رنگ ها در ميان ته رنگ ها مي باشد و اگر آن را با خاكستري سياه و بنفش تركيب كنيم ، تمام ويژگي هايش از بين مي رود. زرد تراكمي از سفيدي هست.
قرمز نقطه ي پايان زرد است و در آن اثري از زرد ديده نمي شود . نارنجي بعد از زرد روشن ترين رنگ دايره ي رنگي محسوب مي شود و بيشترين گرما را داراست.
زرد طلايي رنگي است نوراني كه درخششي ملايم دارد و بدون وزن و نامتعادل است. (در گذشته از اين رنگ به جاي نور و روشني استفاده مي كردند و كاربردهاي زيادي داشته است.
در گنبدهاي طلايي مساجد بيزانس و در زمينه ي نقاشي هاي استاد هاي قديمي از اين رنگ براي نشان دادن آخرت، شگفتي،پادشاهي و سلطنت، نور و خورشيد استفاده مي كردند. هاله ي طلايي كه هيكل مقدسين را نوراني مي كرده است ، بهترين كاربرد اين رنگ مي باشد.
زرد، به طور كلي نشان روشني و نور است. وقتي كه ميگويند فلاني “روشن” است، نشان دهنده ي هوش و آگاهي او مي باشد . پس زرد به گونه اي با فهم و دانايي در ارتباط هستند و نشان دهنده ي دانش و معرفت است .
گرانوالد بيش تر از نقاش هاي ديگر آگاهي به رنگزرد داشته است . از نظر او حضرت مسيح (ع) در بخش وسيعي از نور زرد به سمت آسمان صعود مي كند.
كنراد ويتس در تابلوي كنيسه، پيراهن زن را به رنگ زرد كشيد تا انديشمندي و روشن فكري را به بيننده القا كند. رنگ زرد تيره ، رساننده ي مفاهيم دروغ، خيانت ،حسد ، اشتباه ، بي اعتمادي و شك مي باشد.
در تابلوي توقيف حضرت مسيح (ع) ( اثر جاتون) و نيز در تابلوي آخرين شام ،( اثر هولباين) فيگور حضرت مسيح با رنگ زرد تيره رنگ آميزي شده است.
در تابلوي اِل گركو پيراهن زرد خاكستري رنگ زني كه در قسمت چپ تابلو هست در برابر فيگور حضرت مسيح نشان دهنده ي بدگماني و ناراحتي او است.
هر زماني كه رنگ زرد روشن را در كنار رنگ هاي تيره استفاده كنيم و با آن ها كنتراست ايجاد شود ، احساس نشاط و وجد را به ببينده مي دهد.
در اين شكل ميبينيم كه رنگ زرد در زمينه سفيد هست.در اينجا رنگ زرد بر خلاف روشني اش، تيره و خاموش حس مي شود چون سفيد باعث كمشدن اهميت رنگ زرد شده است. اگر جاي زرد و سفيد را تغيير دهيم به طور كلي تغيير مي كند.در شكل بعدي ، زرد روي صورتي يا ارغواني روشن قرار گرفته است . در اين قسمت زرد به سبزي مي زند و قدرت خود نمايي و درخشش آن كم مي شود .
صورتي بيانگر عشقي پاك، زرد نشان دهنده ي سستي و بي حالي مي باشد. هرزمان زرد در زمينه ينارنجي قرار بگيرد، باعث روشن و خالص شدن رنگنارنجيمي شود. كه اين دو رنگ باهم نشان دهنده ي منظره صبحگاهي وقتي كه خورشيد طلوع مي كند هست.
در تصوير ديگر زرد در زمينه ي سبز مي باشد و اين جا زرد مي درخشد چون سبز تركيبي از زرد و آبي است.زرد در زمينه ي قرمز ، پر سر و صدا و نشان دهنده ي زرق و برق است. در شكل بعدي زرد در زمينه ي سياه قرار گرفته است و بسيار روشن و نيرومند ديده مي شود.
در اين اشكال و توضيحات مربوط به آن جلوه هاي مختلف رنگ زرد را متوجه شديم .
شناخت رنگ قرمز
در اكسپرسيون رنگ در مورد شناخت رنگ قرمز صحبت مي كنيم. قرمز نه به آبي متمايل است و نشاني از زردي را دارا هست. به اندازه ي زيادي مي درخشد و به راحتي تاريك و خاموش نمي شود. اين رنگبسيار انعطاف پذير هست و به حالتهايمختلفي مي تواند دربيايد .به آساني با آبي و زرد تركيب مي شود و استعداد زيادي براي تغيير مايه هاي رنگي را دارد.
قرمز نارنجي تاريك و متراكم مي باشد. وقتي قرمز به اين رنگ تبديل مي شود، نيروي آتشين و ملتهب دارد. قرمز در واقع نماد حيات و زندگي مي باشد و براي رويش گياهان عامل مؤثري هست و شورش و هيجان را بيان مي كند.
قرمز هم رنگ سياره مريخ مي باشد.نشاني از مبارزه و انقلاب و شورش هست. قرمز نارنجي ، تابشي پرشور از عشق است و قرمز ارغواني نشان دهنده ي عشق روحاني مي باشد. در رنگ ارغواني، قدرت روحاني و غير روحاني (دنيوي) كنار هم قرار دارند.
در شكل مي بينيم كه قرمز در زمينه ي زرد ليمويي ، تاريك تر حس مي شود و قدرتش كم مي شود ، درواقع اين نيروي زرد است كه قرمز را به اين شكل تبديل مي كند.در شكل ديگر قرمز در زمينه ي سبز آبي ديده مي شود كه جلوه و درخشندگي خاصي دارد و نشاني از آتش را به خاطر افروخته بودن و شعله ور بودنش تلقي مي كند.در تصوير بعدي قرمز در زمينه ي ارغواني تيره، اثري آرام و خاموش را دارا هست . در اين جا حرارت و گرمي قرمز آرامش و تسكين پيدا مي كند.در تصوير آخر شدت قرمز با توجه به اينكه در زمينه ي بنفش تابش و التهاب زيادي دارد، كمترخود را نشان مي دهد.
قرمز در زمينه زرد سبز خيره كننده است و بسيار زننده مي باشد و زرق و برق دارد و روي نارنجي سوخته و تاريك به نظر مي آيد.
شناخت رنگ آبي
در اكسپرسيون رنگ در مورد شناخت رنگي آبي نيز صحبت مي كنيم. اين رنگ نه نشاني از زرد دارد و نه اثري از قرمز .آبي در برابر قرمز بي تحرك هست و ولي از لحاظ معنويت ، فعال به نظر مي آيد و قرمز از همان نظر بردبار و بي اراده مي باشد. آبي هميشه رو به سردي و قرمز روي به گرمي دارد .
آبي همواره متوجه درون مي باشد. همان قدر كه قرمز با خون الفت دارد، آبي با اعصاب پيوسته مي باشد .افرادي كه رنگ آبي را بيشتر دوست دارند ، اكثرا پوستي رنگ باخته دارند و گردش خونشان ضعيف هست ولي اعصاب قوي و محكمي دارند.
آبي جزو رنگ هاي نيرومند هست و در فصل زمستان خود را نشان مي دهد. هنگامي كه طبيعت خاموش مي شود رنگ آبي تازه زندگي خود را شروع مي كند . آبي هميشه سايه دار هست و تمايل دارد در تاريكي خود را نشان دهد. در طبيعت آبي از روشن ترين تا تاريك ترين مايه ديده مي شود . آبي مفهوم ايمان را تلقي مي كند و به فضاي لايتناهي و روح اشاره دارد.براي مردم چين نماد جاودانگي دارد.
وقتي آبي تاريك شود ، معناي وهم، بيم و ترس ، غم و اندوه و مرگ و نيستي را نشان مي دهد. اما اغلب به عالم بالا اشاره دارد.
در اين شكل مشاهده مي كنيد كه آبي در زمينه ي زرد آمده است و باعث مي شود تاريك به نظر برسد. اگر درجه ي تاريكي آبي را كم كنيم و به اندازه ي رنگ زرد برسانيم ، زردي متراكم تر داريم.در شكل بعدي ، همان رنگ آبي در زمينه ي سياه قرار گرفته است. در اين جا آبي مي درخشد و روشن تر ديده مي شود در حالي كه رنگ سياه جهل و ناداني را تداعي مي كند .آبي وفاداري و ايمان را نشان مي دهد و همانند نور از دور درخشنده هست و به جلو مي آيد.در تصوير بعدي كه آبي در زمينه ي بنفش تيره هست، تاريك تر به چشم مي آيد. به عقب مي رود و حقير ديده مي شود. اگر بنفش تيره شود ، آبي دوباره اهميت خود را پيدا مي كند و درخشندگي و جلاي خود را دوباره به دست مي آورد.در تصوير آخر هم آبي در زمينه ي سبز قرار دارد و در اين جا آبي به رنگ متضاد سبز ، يعني قرمز متمايل مي شود . اين زمينه ي رنگي سبب تغيير رنگ آبي به رنگي زنده و فعال مي شود.
در تابلو هاي مذهبي مسيحيت اين رنگ استفاده مي شود. از بهترين نمونه ها تابلوهاي مذهبي روحي-رواني درويدن است .
لباس آبي حضرت مسيح در تابلوي شكنجه ي مسيح ، اثر : گرانوالد ، از نمونه هاي معروف مي باشد.
نظريه اكسپرسيون رنگ و تاثيرات رواني و بصري
در واقعمي توان نتيجه گرفت كه نظريه اكسپرسيون رنگ به تاثيرات رواني و بصري رنگ ها مي پردازد . رنگ ها مي توانند به ما نمادها و نشانه هايي متناسب با زندگي ،نوع تفكر و اعتقاد هاي جوامع و انسان ها به ما بدهد.
همانطور كه گفتيم رنگ شناسي تاثيرات رواني و بصري را در افراد بررسي مي كند. حسي كه پس از ديدن رنگ در افراد بروز مي كند (اكسپرسيون رنگ) درواقع برآمده از اين تاثيرات عميق است. اميدواريم اين مقاله ديدگاه عميق تري در اين مورد به شما بدهد. از همراهي شما سپاسگزاريم. در صورت علاقه مندي، اين مقاله را با ديگران به اشتراك بگذاريد.
برچسب: ،
ادامه مطلب